tml> کاربر گرامی ســلام : برای شادی روح برادران جوانم(نعمت و مسعود رحیـــم زاده)وخواهر جوان سفر کرده ام سمیه رحیم زاده صلواتی عنایت بفرماtext describing the image نکته های ظریف زندگی مشترک

جزئیات ظریفی در زندگی ما وجود دارند كه از اهمیت فوق العلاده ای برخوردارند, مسائل و نكاتی كه برای تداوم یک زندگی , مهم و ارزشمندند.این مسایل خانه مجلل, پول, ماشین و مسایلی از این قبیل نیست. این ها هیچ كدام به تنهایی و به خودی خود شادی افرین نیستند.    زندگی همان اندازه که از اتفاقات بزرگ تشکیل شده ، نکته های کوچک هم دارد. نکته هایی که شاید همه ما آنها را بدانیم اما خوب، گاهی فراموش میکنیم. سرشاری زندگی از همین نکات کوچک است که گاهی پیش درآمد اتفاقات بزرگ و سرنوشت ساز می شوند.آنها را جدی بگیریم.زندگی مشترك نباید خسته كننده باشدما باید ارزش جزییات و نكات ظریف در زندگی مشترك را بدانیم. زندگی مشترك خسته كننده می شود, نه به خاطر این كه عاشق هم نیستیم  بلكه به این خاطر كه آن را از یاد برده بودیم. احساسات خود را بیان كنیم و بگوییم چه چیزی در درجه اول برای ما اهمیت دارد. زمانی را صرف پیدا كردن شیرینی ها و لذت های ساده زندگیمان كنیم. چیزهایی را كه از یاد بردیم, یادآوری و تكرار كنیم و هر كاری را كه باعث ایجاد حس صمیمیت و نزدیكی بیشتر و بیشتر بین ما می شود, انجام دهیم. مثلاً مهربان وخوش اخلاق بودن، یادداشتهای عاشقانه، هدیه ای کوچک ، برنامه ریزی برای یک روز عاشقانه و ابتکار در مسائل جنسی همگی باعث می‌شود که به همدیگر یادآوری کنیم که هنوز هم برای یک دیگر جذابیم.  زندگی خود به خود دوام پیدا نمی كند این ما هستیم كه باید باعث تداوم زندگیمان باشیم. فشارهای روزانه کار، خانه و بچه ها کافی است که ما را خسته کند. زمانی را بسازیم برای دو نفرمان که استراحت کوتاهی درکنار هم داشته باشیم، دور از کارهای کسالت آور روزانه. احساس علاقه نسبت به همدیگر ، باعث می‌شود که بدانیم چقدر برای هم اهمیت وارزش داریم. اما شما خانــــــــــــم محترم: بجای عیب گرفتن از شوهرتان یک بار هم که شده به بررسی اخلاق و رفتار خود بپردازید .یقین داشته باشید؛ می توانید با اخلاق خوب خود او را به همان مرد مورد نظرتان تبدیل کنید. ادرست نیست که فکر کنید کسی که با او زندگی می‌کنید کاملاً شما را می‌شناسد، اما این حقیقت ندارد. بسیاری از ما همه چیز را همان طوری می‌بینیم که دوست داریم. پس غافلگیر نشوید شوهرتان فکر کند که شما هر آنچه که می‌خواهید همان است که اومی خواهد. اگر شما در آغوش گرفتن و یا یک مشورت و یا یک چیز شخصی می‌خواهید به او بگویید. یادت باشد بهترین رابطه میان تو و همسرت زمانی است که میزان عشق و علاقه تان به هم بیش از میزان نیازتان به یکدیگر باشد.هرگز به شوهرت شک نکن وبه او یقین واعتماد داشته باش .

روزی زنی نزد شیوانا استاد معرفت آمد و به او گفت که همسرش نسبت به او و فرزندانش بی تفاوت شده است و او می

ترسد که نکند مرد زندگی اش دلش را به کس دیگری سپرده باشد

شیوانا از زن پرسید:" آیا مرد نگران سلامتی او و بچه هایش هست و برایشان غذا و مسکن و امکانات رفاهی را فراهم می

کند؟! " زن پاسخ داد: "آری در رفع نیازهای ما سنگ تمام می گذارد و از هیچ چیز کوتاهی نمی کند!" شیوانا تبسمی کرد و

گفت:"پس نگران نباش و با خیال راحت به زندگی خود ادامه بده

دو ماه بعد دوباره همان زن نزد شیوانا آمد و گفت:" به مرد زندگی اش مشکوک شده است. او بعضی شبها به منزل نمی آید

و با ارباب جدیدش که زنی پولدار و بیوه است صمیمی شده است. زن به شیوانا گفت که می ترسد مردش را از دست بدهد

. شیوانا از زن خواست تا بی خبر به همراه بچه ها به منزل پدر برود و واکنش همسرش را نزد او گزارش دهد. روز بعد

زن نزد شیوانا آمد و گفت شوهرش روز قبل وقتی خسته از سر کار آمده و کسی را در منزل ندیده هراسان و مضطرب

همه جا را زیر پا گذاشته تا زن و بچه اش را پیدا کند و دیشب کلی همه را دعوا کرده که چرا بی خبر منزل را ترک کرده اند

شیوانا تبسمی کرد و گفت:" نگران مباش! مرد تو مال توست. آزارش مده و بگذار به کارش برسد. او مادامی که نگران

شماست، به شما تعلق دارد." شش ماه بعد زن گریان نزد شیوانا آمد و گفت:" ای کاش پیش شما نمی آمدم و همان روز

 

جلوی شوهرم را می گرفتم. او یک هفته پیش به خانه ارباب جدیدش یعنی همان زن پولدار و بیوه رفته و دیگر نزد ما

نیامده و این نشانه آن است که او دیگر زن و زندگی را ترک کرده است و قصد زندگی با زن پولدار را دارد." زن به شدت

 می گریست و از بی وفایی شوهرش زمین و زمان را دشنام می داد. شیوانا دستی به صورتش کشید و خطاب به زن

گفت:" هر چه زودتر مردان فامیل را صدا بـزن و بی مقدمه به منزل ارباب پولدار بروید. حتماً بلایی سر شوهرت آمده

است!" زن هراسناک مردان فامیل را خبر کرد و همگی به اتفاق شیوانا به در منزل ارباب پولدار رفتند. ابتدا زن پولدار از

شوهر زن اظهار بی اطلاعی کرد. اما وقتی سماجت شیوانا در وارسی منزل را دید تسلیم شد

 

سرانجام شوهر زن را درون چاهی در داخل باغ ارباب پیدا کردند. او را در حالی که بسیار ضعیف و درمانده شده بود از

 

 چاه بیرون کشیدند. مرد به محض اینکه از چاه بیرون آمد به مردان اطراف گفت که سریعاً به همسر و فرزندانش خبر

 

 سلامتی او را بدهند که نگران نباشند. شیوانا لبخندی زد و گفت:" این مرد هنوز نگران است. پس هنوز قابل اعتماد است و

 

باید حرفش را باور کرد

بعداً مشخص شد که زن بیوه ارباب هر چه تلاش کرده بود تا مرد را فریب دهد موفق نشده بود و به خاطر وفاداری مرد او

را درون چاه زندانی کرده بود. یک سال بعد زن هدیه ای برای شیوانا آورد. شیوانا پرسید:" شوهرت چطور است؟

زن با تبسم گفت:" هنوز نگران من و فرزندانم است. بنابراین دیگر نگران از دست دادنش نیستم



موضوعات مرتبط: نکتــــــــه ها وپنــــــــــــدهادل نوشتـــــه های من
برچسب‌ها: نکته های ظریف زندگی مشترکنکته های ظریف زندگی مشترکنکته های ظریف زندگی نکته های زندگی مشترک

تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1391 | 13:6 | نویسنده : نبی رحیم زاده |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.